همه چیز بنفش است: چگونه اسطوخودوس صنعت عطر را فتح کرد
اسطوخودوس یکی از اولین گیاهانی است که از اسانس آن در ساخت عطر استفاده می شود. البته در ابتدا صحبت از هیچ عطری نبود - اسطوخودوس به عنوان یک محصول معطر و دارویی با فهرست کاملی از خواص مفید - از آرام بخش و ضد عفونی کننده تا محافظ کبد استفاده می شد. در ابتدا، اسطوخودوس در مدیترانه، جزایر قناری و در هند رشد کرد، اما از قبل در دنیای باستان شروع به کشت کرد. این گیاه به طور گسترده ای در مصر باستان، روم و یونان استفاده می شد، جایی که نام های خاص خود را داشت که از جمله آنها "اسطوخودوس" است که از کلمه رومی lavare گرفته شده است.- "شستشو". اگرچه در یونان ، جایی که اسطوخودوس از شهر نااردا سوریه آمده است ، به آن می گفتند - تخته نرد. تحت این نام، اسطوخودوس حتی در کتاب مقدس نیز آمده است. با این حال، واقعیت تاریخی ممکن است اشتباه باشد. نارد گیاهی است کاملاً متفاوت از خانواده سنبل الطیب (اسطوخودوس از خانواده Lamiaceae) که برای مصارف دارویی و معطر نیز استفاده می شود، دارای خاصیت تسکین دهنده است، اما ریشه آن منبع مواد اولیه است و ویژگی های بویایی نارد نمی تواند باشد. در مقایسه با اسطوخودوس - روغن نرد چوبی و خاکی دارد و می تواند یادآور خس خس و گیاه پاتچولی باشد.
اسطوخودوس که بوی سرد، تمیز، شیرین، سبز، گل و کافور دارد، بیشترین کاربرد را در زندگی روزمره دنیای باستان پیدا کرد. به دلیل خاصیت ضد عفونی کنندگی و ضد باکتریایی این گیاه، رومی ها با گل های اسطوخودوس (حتی در حمام های عمومی) حمام می کردند و برای شستن دست ها و لباس های خود به آب اضافه می کردند. به دلیل آنها، مصریان باستان از اسانس اسطوخودوس در ترکیبات مومیایی کردن برای مومیایی کردن استفاده می کردند. یونانیها، در میان چیزهای دیگر، به اسطوخودوس ارزش زیباییشناختی بخشیدند و معابد و خانههای اشراف را با آن آراستند، نه تنها به دلیل جذابیت بصری گلهای آبی-بنفش، بلکه بیشتر به دلیل عطری که پخش میکنند.
بالاخره اسطوخودوس جای خود را در پزشکی و آشپزی باز کرده است. پزشکان رومی، یونانی و مصری آن را به پمادهای سوختگی و ضدالتهاب افزودند، تنتورها و معجونهایی را برای مصرف خوراکی برای درمان بیماریهای کبد، معده و طحال، دستگاه تنفسی فوقانی، تسکین سردرد و دندان درد یا آرامش ذهن درست کردند. در مورد پخت و پز، اسطوخودوس نیز به عنوان چاشنی معطر برای غذاهای گوشت و ماهی، سوپ سبزیجات، سس، سالاد، دسر و الکل، عمدتا در ایتالیا، اسپانیا و فرانسه استفاده می شود.
برخی منابع ادعا می کنند که مکانیسم تقطیر با بخار حتی قبل از عصر ما شناخته شده بود، اگرچه باید فرض کرد که اولین اسانس های به دست آمده از گیاهان زنده از نظر کیفیت بسیار پایین تر از مواد خام طبیعی مدرن بودند. ابن سینا به توسعه هدفمند این روش مشغول بود و در قرن یازدهم به موفقیت دست یافت. مواد خام به دست آمده از گل اسطوخودوس (شاخه و برگ تقطیر نمی شود) همراه با اسانس گل رز جزو اولین ها بود.
در قرون بعدی، عشق و محبوبیت مطلق در سرتاسر اروپا، به ویژه در فرانسه و انگلیس، که در آن زمان تقریباً فرقه اسطوخودوس شکل گرفت، در انتظار اسطوخودوس بود. در پایان قرن هفدهم، اسطوخودوس به یک جزء عطری کامل تبدیل شد - اسانس آن در کارگاه های چرم برای طعم دادن به دستکش های زنانه استفاده می شد. این زمان است که سرآغاز عطرسازی کلاسیک محسوب می شود. مزارع اسطوخودوس پروونس نه تنها تصویری جذاب و عاشقانه است، بلکه بازتابی از واقعیت است. فرانسه از دیرباز پیشرو در تولید و استفاده از مواد اولیه اسطوخودوس بوده است.
در انگلستان، اسطوخودوس تقریباً به نماد گیاهی این کشور تبدیل شده است. اسطوخودوس انگلیسی رایج ترین رقم است که با رایحه گلی معطر و شیرین خود متمایز می شود. این گیاه از اواسط قرن شانزدهم در کشور محبوبیت خود را به دست آورد: در باغ ها ظاهر شد، بالش های پر شده، کیسه ها، حتی در کنار رختشویی ها کاشته شد، به طوری که با خشک شدن در هوا، کتان بوی آن را جذب کرد. گل ها. اسطوخودوس همچنین در آشپزی انگلیسی بسیار استفاده می شد و ملکه الیزابت اول دستور داد که اسطوخودوس همیشه به عنوان چاشنی روی میز باشد. در تمام این مدت، گل های تازه و خشک اسطوخودوس به صابون ها، حمام ها و لوازم آرایشی اضافه شده است. اسطوخودوس در دوران ویکتوریا محبوبیت خاصی داشت. ملکه ویکتوریا آنقدر بوی اسطوخودوس را دوست داشت که آن را در بین زنان مد کرد. علاوه بر این، اکنون میتوان دستههای اسطوخودوس را دقیقاً در خیابانهای لندن خریداری کرد - دیگر به اندازه دنیای باستان غیرقابل دسترس و گرانقیمت نبود. اسطوخودوس در انگلستان ویکتوریایی به قدری محبوب بود که در میدان ویکتوریا لندن، بنای یادبود ملکه هنوز با تخت های اسطوخودوس احاطه شده است.
اسطوخودوس اولین بار تنها در اواسط قرن 18 به روسیه آمد. اولین تلاش ها برای کشت این گیاه در آستاراخان انجام شد، جایی که آب و هوای مناسب برای این گیاه به نظر می رسید. و در سال 1813، اسطوخودوس در باغ گیاه شناسی نیکیتسکی کاشته شد. اولین مزارع صنعتی تنها در دهه 1930 ظاهر شد. تولید کننده اصلی اسطوخودوس در کشور از دهه 1980 تا به امروز کریمه است که بیش از نیمی از کل مزارع کشور در آن قرار دارد.
زمانی که صنعت عطرسازی در روسیه شروع به توسعه کرد، در اروپا اسطوخودوس محبوبیت و عشق جهانی خود را از دست داده بود. احتمالاً فقط جهانی بودن و شیوع با او شوخی بی رحمانه ای بازی کرد - بوی اسطوخودوس با عملکرد و زندگی روزمره همراه شد. صابونها، بالشها و البته مصارف دارویی، اسطوخودوس را به مادهای غیر خوشبو تبدیل کردهاند. و اگرچه در پایان قرن نوزدهم، برند Houbigant رایحه Fougere Royal را منتشر کرد ، که در آن اسطوخودوس، همراه با کومارین و خزه بلوط، یک ژانر عطر کامل را تعریف می کرد، اما از اوج موج مد خارج شد و به یک جزء کلاسیک تبدیل شد. عطرسازی "مردانه". البته این اشتباه است که بگوییم اسطوخودوس دیگر در عطرها استفاده نمی شود، بلکه خارج از خانواده فوگر است.نقش اصلی را کمتر و کمتر به او پیشنهاد می کردند. نرم کننده ها و اسپری های پارچه، شوینده های لباسشویی و لوازم آرایشی با اسطوخودوس فقط وضعیت را تشدید کردند.
در روسیه، اسطوخودوس اغلب به عنوان حشره کش استفاده می شد. کیسه های معطر شده با اسانس کم کیفیت، که در آن رنگ کافور به ویژه مشخص بود (گاهی اوقات فقط از کافور استفاده می شد)، برای دفع شب پره ها و سایر حشرات روی کمد آویزان می شدند. از آن زمان، بسیاری از ما این کلیشه داریم که اسطوخودوس بوی پیری و کچلی، ادکلن پدربزرگ و سینه مادربزرگ می دهد. اگرچه چیزی شبیه به آن در انگلستان و فرانسه وجود نداشت، اسطوخودوس به دلایل ذکر شده در بالا از مد افتاد. با این حال، در مورد انگلیس نمی توان همین را گفت. اسطوخودوس هنوز در آنجا چیزی شبیه رایحه ملی در نظر گرفته می شود و تقریباً در سبد همه برندهای انگلیسی که به سنت ها و کدهای فرهنگی کشور متوسل می شوند، عطرهای اسطوخودوس وجود دارد.
با این وجود، نسل ها جانشین یکدیگر می شوند و زمان تداعی ها و تصاویر گذشته را پاک می کند. در اواسط دهه 2010، اسطوخودوس دوباره مورد توجه مدیران خلاق و عطرسازان قرار گرفت. این ماده به یک ماده نجیب، هوشمند و فوق العاده شیک تبدیل شد که از محدوده عینک مردانه خارج شد و با انتشار عطرهای زنانه جانی تازه بخشید. زیرا در دنیای عطر، زندگی غنی، پر جنب و جوش و مرفه تولیدکنندگان (و همچنین عطرهای آنها) تنها زمانی امکان پذیر است که خانم ها به عطر علاقه مند باشند.
در زیر لیستی از هشت عطر آورده شده است که برای کسانی که عاشق اسطوخودوس هستند ارزش امتحان کردن دارد تا شاید چیز جدیدی برای خود بیابند و برای آنهایی که (به خصوص آنها) که اسطوخودوس را دوست ندارند تا بفهمند چقدر زیبا و مدرن است. و مواد موضعی برای عطرسازی مدرن است.
خاکستری روشن، سرژ لوتنز
قبل از سرژ لوتنز و عطرساز کریستوفر شلدریک ، احتمالاً هیچ کس چنین کاری انجام نمی داد. این عطری است که نام مستعار "آهن داغ" را به خود اختصاص داده است. و تمام مخاطبان "خاکستری روشن" به دو دسته تقسیم شدند که آهن فوق الذکر را آنجا احساس می کنند و آنهایی که احساس نمی کنند.
از نظر ساختاری ، گریس کلر را به سختی می توان به عنوان یک فوگر طبقه بندی کرد. به نظر می رسد وجود اسمی اسطوخودوس و کومارین هنوز معنایی ندارد. در اینجا میخواهم اسطوخودوس را بیوزن بنامم که همراه با بخار آب از پیراهن سفیدی بلند میشود که کف داغ آهن روی آن میلغزد. و حتی آنقدر هم به خود اتو مربوط نمی شود، بلکه به بوی مشک ها مربوط می شود که بخشی از عطرهای شوینده های لباسشویی مدرن هستند. آنها مانند هر ماده معطری با حرارت دادن، شدت بو را افزایش می دهند.
بین دو قطب عطر - اسطوخودوس و مشک - یک لایه کرمی شیرین و تقریباً لذیذ وجود دارد که به ترکیب وزن و حجم می دهد. این کنتراستهای ذاتا متفاوت را به هم متصل میکند و آنها را در کشش ثابت نگه میدارد، که در آن اثر حجم و پویایی به دست میآید. گاهی اوقات گریس کلر خشک، کمیاب و تقریباً برق گرفته به نظر می رسد و به سمت بالا می شتابد. در موقعیتی دیگر، ممکن است متراکم، سخت و سخت، با رنگ فولادی مشخص به نظر برسد .
این عطر در نگاه اول پیچیده به نظر نمی رسد، اما در واقع اینطور نیست. سایه های پودری، گلی، معطر، گیاهی و وانیلی به قدری ماهرانه و ماهرانه با یکدیگر تطبیق داده شده اند و به چنان یکپارچگی رسیده اند که یک آکورد قوی مشک آنها را تغییر داده و تقریباً تا حد انتزاعی ترکیب می کند، در حالی که ارتباط بسیار قابل تشخیصی را با گرمای تازه اتو شده حفظ می کند. اتو با پیراهن اسطوخودوس با آب.
بخور و اسطوخودوس، سرژ لوتنز
دومین رایحه سرژ لوتنز در این مجموعه. اما این فقط می گوید که این برند دارای عطرهای غیر معمول اسطوخودوس است. این بار شلدریک اسطوخودوس را با کندر جفت کرد . و احتمالاً قبل از او هیچ کس بخور و اسطوخودوس را به این شکل عرضه نکرده است. این اسطوخودوس در طبیعت گرایی خود با اسطوخودوس قبلی متفاوت است - کافور شیرین، رایحه گلی تازه و لطیف گل آذین با بوی سبک و شفاف و کمی مخروطی از اسانس کندر ترکیب شده است. با دستیابی به اثر دود برخاسته از بخور اسطوخودوس، عطرساز با دقت آن را در یک پیله مشک می پیچد و آن را در آنجا نگه می دارد. در عین حال، او از معاشرت با کلیسا و سیگار کشیدن سنتی برای مراسم کلیسا و همچنین از مالیخولیا مفرط اجتناب می کند.
بله، Encens et Lavande را به سختی می توان مثبت و تأیید کننده زندگی نامید، اما قطعاً می توان آن را به عنوان مراقبه و تعمق تعریف کرد. اگرچه دوستداران مالیخولیا رمانتیک نیز می توانند با خیال راحت آن را برای خود به عنوان یک همراه بویایی انتخاب کنند. در آب و هوای مرطوب، آکورد مشک ممکن است کمی از بین برود، اما این توهم خلوص فقط معنی و جذابیت جدیدی به ترکیب میدهد.
Lavender Extreme، تام فورد
این عطر توسط تام فورد در سال 2019 منتشر شد و بلافاصله دوستداران عطرهای قدیمی را دور خود جمع کرد، اگرچه من نمی خواهم آن را قدیمی بنامم. اما درست است: اولیویه گویوتین ، عطرساز ، آن را با نگاهی به گذشته کنار هم گذاشت. Lavender Extreme قبل از هر چیز یک ترکیب شرقی با پایه چوبی شیرین-بالزامیک است. این گیاه بر پایه لبدانوم و خزه بلوط است که فقط کمی شیرین و وانیل شیری رنگ نرم شده است. یک سایه کرمی ظریف کل ترکیب و نه فقط پایه را در بر می گیرد و مانند پس زمینه ای آرام، متعادل و با وقار به نظر می رسد. روی آن و روی آکورد پایه، مانند استاندارد یاس بنفش، اسطوخودوس پرواز می کند - کلاسیک، شیرین، آرام و بسیار ظریف.
فورد عطرهای خسته کننده و شکست خورده تجاری نمی سازد. و Lavender Extreme نیز از این قاعده مستثنی نیست. بله، کاملاً کلاسیک است، شاید کمی حجیم و سخت به نظر برسد که با خودش همخوانی داشته باشد، اما این جدیت ناگهان ظاهر می شود، مانند انگیزه ای برای نقش آفرینی جنسی، که همانطور که می دانیم، طراح آمریکایی دوست دارد آن را بفروشد. خیلی زیاد. فقط لازم است نقطه درک Lavender Extreme را تغییر دهید - و این یک لوازم جانبی عالی برای یک ظاهر معمولی یا عصرانه می شود.
Lavender Trianon، Lancome
Lavandes Trianon عطری لذیذ است که اسطوخودوس در آن نقش مهمی دارد، اما تنها یکی از عطرهای اصلی است. دومین آکورد معنایی ترکیب را باید نت دسر کرم برولی یا موس وانیلی شیری در نظر گرفت. اسطوخودوس و وانیل دوستان قدیمی هستند، آنها در تعداد زیادی عطر با هم ظاهر می شوند، اما در Lavandes Trianon اتحاد آنها تقریباً به حد مطلق رسیده است.
عطرسازان Olivier Guyotin (او Lavender Extreme قبلی تام فورد را خلق کرد) و Shyamala Maisondieu وانیل شیرین، بالزامیک و صمغی را با نت خامه ای برجسته تقویت کردند و آن را به کرم، موس یا همانطور که سازنده مشخص می کند، کرم بروله تبدیل کردند. آکورد گویا و پر بدن بود، اما جدا از بقیه ترکیب، یکنواخت و خسته کننده بود. و چه کسی می خواهد بوی غذا بدهد؟ بنابراین، با نت اسطوخودوس ترکیب شد - همچنین روشن و برجسته، اما تمام سایه های چوبی، کافور و تلخ از مواد حذف شد و شیرین، گلدار و تند باقی ماند.
آیا بوی آن شبیه دسر شده است؟ وای نه. اما اکنون این یک دسر عطری است - پیچیده، شیک و در عین حال جذاب برای رفتن به یک رستوران یا شیرینیپزی که شیرینیهای بدیع و بدعتگذاری مانند سوفله انبه با لیموترش و فلفل صورتی ارائه میدهد.
گلها بنفش میشوند، Floraïku
مجموعه Floraïku ، عطرهای هایکو از سازندگان برند Memo Clara و John Molloy، همچنین دارای یک اسطوخودوس زیبا، مدرن و غیرمعمول است. این بار ترکیب های کلاسیک با خزه بلوط، دانه تونکا و ابرهای شیری وانیلی به ما پیشنهاد نمی شود. Flowers Turn Purple عطری زیبا و به طرز شگفت انگیزی شفاف با تم گلی است. با این حال، برای من دشوار است که بگویم اسطوخودوس چه نوع گل هایی را زیر خود پنهان می کند. این می تواند نیلوفر، نیلوفر دره، نرگس یا مخلوطی از آنها باشد. من همچنین سایه های رز و یاس را پیدا می کنم. همه آنها آنجا هستند یا هیچکدام. آکورد گلی زیبابا ادویه ریحان سرد به انتزاع رسیده و تازه شده است. و اسطوخودوس تازه در بالای مزرعه گل پخش شده به طرز شیرینی معطر است. انگار همه گل ها را عوض می کند و به رنگ غروب یاسی رنگ می کند. پایه کهربایی-مشکی که ترکیب را کامل می کند، شدت خاصی به عطر می دهد که به نظر من ممکن است برای آقایان هم جالب باشد. در هر صورت، این یک عطر روزمره زیبا با تم اسطوخودوس است.
سرناد مهتاب، گوچی
آلبرتو موریلاس ، عطرساز، با الساندرو میکله ، مدیر خلاقیت گوچی ، برای توسعه سرناد مهتابی اسطوخودوس، همکاری کرد. من آن را آکورد می نامم زیرا اگرچه یک ترکیب عطر مستقل است اما بوی بسیار ساده ای دارد و علاوه بر آن در ردیف آب های معطر قرار می گیرد. از مفهوم مجموعه بوتیک باغ کیمیاگر ، می دانیم که تمام عطرهای موجود در آن به گونه ای طراحی شده اند که روی هم قرار بگیرند و آب های معطر آکوردهای آغازین آن هستند.
Moonlight Serenade به طور کامل به اسطوخودوس اختصاص دارد. و اگر حداقل دوبرابر الان دوام می آورد، با کمک آن برای همیشه موضوع عطر اسطوخودوس را برای خودم می بندم. اما نه. به همان اندازه زیباست که زودگذر است. از ابتدا تا انتها اسطوخودوس است. هیچ چیز بیشتر. رایحه ملایم، تمیز، شیرین و تند شبیه بوی اسانس یا سایر ترکیبات عطری نیست که قبلاً می شناسم. عطرساز گلی را در بطری محصور کرد - بدون سبزی برگ ها و شاخه ها، بدون بوی زمینی که در آن رشد می کند. به نظر می رسد که همراه با ابری از عطر، زنگ نازکی از زنگ های کریستالی از بطری خارج می شود، به تدریج در هوا ذوب می شود، اما با گذشت زمان تغییر نمی کند. صحبت در مورد این ترکیب، شاید بی فایده باشد. او باید محاکمه شود .
ادو پرفیوم رایگان، ایو سن لوران
امروز عطر پرچمدار Libre Yves Saint Laurent مجموعهای عطری را به دست آورده است که آخرین آن در شرف ورود به فروشگاهها است، اما در این مجموعه من مرتبطترین و به نظر من زیباترین ادو پرفیوم را قرار میدهم. همه چیز را شروع کرد Libre، مانند بقیه عطرهای موجود در لیست، یک فوجر معمولی نیست، بلکه ترکیبی پیچیده، زیبا و مدرن با تم اسطوخودوس است.
عطرسازان Carlos Benaim و Anne Flipo عطری را با روح این برند خلق کرده اند که به طرز ماهرانه ای در مرز مردانه و زنانه تعادل ایجاد کرده است، اگرچه تمام مردانگی آن بیشتر مختص زنان است. اسطوخودوس بخش مهمی از ترکیب است، اما، البته، اصلی نیست - مصرف کننده اصلی اکنون به سختی برای این کار آماده است. علاوه بر اسطوخودوس، یک آکورد میوه ای شیرین درخشان وجود دارد که به زیبایی بر جنبه های معطر اسطوخودوس و شکوفه پرتقال تأکید می کند - این را باید هسته معنایی Libre در نظر گرفت، اگرچه بیانیه مطبوعاتی بر استفاده از اسطوخودوس تأکید می کند.
Libre Eau de Parfum عطری است شیک، جسورانه و هوشمند، که بهتر از بسیاری دیگر نشان می دهد که عطرهای لوکس می توانند زیبا و جالب باشند. من به همه توصیه می کنم آن را امتحان کنند، صرف نظر از اینکه چگونه با اسطوخودوس یا شکوفه پرتقال رابطه دارید. شما می توانید بررسی دقیق این عطر را در اینجا بخوانید .
موسیقی برای مدتی، Editions de Parfums Frédéric Malle
هنگامی که ناشر عطر فردریک مال و عطرساز کارلوس بنیم، با همکاری آنها Music for a while ساخته شد ، مصاحبه کردند، گفته شد که اسطوخودوس، به گفته مال، بوی بسیار جنسی دارد. و حقیقت این است: در بوی اسانس اسطوخودوس یک سایه قارچی مشخص وجود دارد که در عین حال شبیه بوی اسپرم است. در عین حال، رایحه اسطوخودوس ظریف و کلاسیک، خالص و گاهی اوقات حتی عاری از هرگونه تمایلات جنسی در نظر گرفته می شود. چنین تضاد یا حتی پنهان کردن یکی توسط دیگری در واقع می تواند به اصطلاح جنسی راز را ایجاد کند.
با این حال، من چیزی مشابه در خود عطر پیدا نمی کنم. اسطوخودوس در موسیقی برای مدتی روشن، حتی خشن، عمدا کافوریک و تا حدودی خشن است. کارلوس بنیم آن را با همان نعناع هندی کافور ترکیب کرد تا یک قاب قدرتمند و کاملا مردانه از ترکیب ایجاد کند. با این حال، تضاد آناناس-کارامل در عطر وجود دارد، که فوراً موسیقی برای مدتی را به یک نئو فوژر شرقی تبدیل می کند و ما را به زیبایی شناسی دهه 1920 و رمان فیتزجرالد به نام گتسبی بزرگ ارجاع می دهد. فضای ترکیب دقیقاً یکسان است - روشن، پر سر و صدا، گران قیمت، سرگرم کننده، با موقعیت بالا، و هر چیز دیگری که کپی رایترهایی که انتشارات مطبوعاتی عطر را می نویسند بسیار دوست دارند. بدون شک می توان این عطر را به تفسیر مضامین کلاسیک نسبت داد، اما فقط فردریک ماهل توانست آن را بسیار زیبا و مرتبط کند.